عشق ماماني و بابايي،نازنينعشق ماماني و بابايي،نازنين، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 1 روز سن داره

نازنین زهرا عشق ماماني و بابايي

بدون عنوان

سلام به همه این چند مدت که نتونستم به وبلاگ سر بزنم اول که اینترنتمون قطع بود بعد هم بگم که درگیر جمع کردن وسایل هستم آخه میخوایم اسباب کشی کنیم البته خواهرم هم کمکم بوده ولی بازم خیلی کار داشتم .دوباره شاید براییه مدت دیگه هم نتونم به وبلاگ سر بزنم چون اونجا که میریم هنوز تلفن و اینترنتمون وصل نیست.حالا بگم از نازنین گلی که این روزا خوردنی شده چه حیف که نمیذاره ازش عکس بگیرم.کلمه های جدید که یاد گرفته آبه-الناز-هست.دیروز هم با مامان جون رفت توی حیاط و با چشم گریون برگشت .بچم از پله ی ایوون افتاده بود خیلی گریه کرد چون دردش گرفته بود آخه نازنین بیخودی گریه نمیکنه بعد دیدیم که پیشونیش زخم شده بود.دیشب هم عمو اصغر اومد خونمون و نازنین کلی با ...
10 آذر 1391
1